بایگانی‌ها درام - صفحه 11 از 14 - مستر موویز | دانلود فیلم و سریال

داستان فیلم درباره لال سینگ ( آمیتاباچان ) است که به دلیل احترامی که مردم برای او قائل اند لقب لعل پادشاه (پادشاه سرخ) را برای او برگزیدند، او فردی است که به مبارزه با جرم و جنایت و دفاع از حق فقیران می پردازد که در این راه با مشکلات و اتفاقات زیادی مواجه میشود…

پلیسی به دنبال انتقام و همچنین افتخار شخصی است...

این فیلم با اتمام کانال آب برای دهکده ای که در زمان حاضر قرار دارد آغاز می شود. رادا (نرگس) ، به عنوان مادر روستا، از وی خواسته می شود کانال را باز کند و او در آن هنگام به یاد گذشته و ازدواجش است و استقلال جدید هند را معجزه می داند. عروسی بین رادا و شامو (راج کومار) توسط مادر شوهر رادا که وام از پول دهنده سوکیلاله گرفته بود، پرداخت شد. از این رویداد است که مارپیچ فقر و سختی هایی که رادا تحمل می گذراند، آغاز می شود. شرایط وام مورد اختلاف است، اما بزرگان روستا تصمیم می گیرند به نفع دارنده پول تصمیم بگیرند ، پس از آن شامو و رادا مجبور می شوند سه چهارم محصول خود را به عنوان بهره وام 500 روپیه پرداخت کنند. در حالی که سعی در استفاده بیشتر از زمین خود برای کاهش فقر خود دارند، بازوهای شامو توسط یک تخته سنگ خرد می شود. او از ناتوانی خود شرمنده است و در روستا توسط دیگران تحقیر می شود. او بدون دست هیچ فایده ای برای خانواده خود ندارد، پس او آن ها را ترک می کند و بر نمی گردد. خیلی زود پس از آن، مادر شوهر رادا می میرد و...

در سال 1945 ، با نزدیک شدن به جنگ جهانی دوم، اروپا دچار هرج و مرج و بی قانونی بود، «رابرت» همراه دوستانش یک گروه گانگستری تشکیل می دهند و شروع به بانک زدن می کنند. بعد از چندین سرقت جسورانه، آن ها زندگی خوبی را برای خودشان درست می کنند اما با بیماری رابرت همه چیز دگرگون می شود...

پریتی پزشک جوانی است که همراه پدرش زندگی میکند، روزی او با یک مرد که اسکیت باز آماتوری است آشنا میشود و..

آنتونی کِین، وکیل بسیار موفق لندنی ست، او پرونده ی زن زیبایی به نام پارادین را که متهم به مسموم کردن شوهر پیر، کور و قهرمان نظامی خود است، به عهده می گیرد. کِین به طور فزاینده ای دلداده ی او می شود، و این دلدادگی جایگاه اجتماعی آنتونی را به خطر می اندازد...

"ژاک دارنی" پس از تحمل هشت سال زندان به جرم سرقت الماس آزاد می شود. به محض آزادی او تحت نظر رئیس باندی که مقصر قتلی است که او متهم شده است، قرار می گیرد و...

«تونی»، قاتلی حرفه ای است که تصمیم گرفته این کار را کنار بگذارد و زندگی آرامی را برای پسرش فراهم کند اما راهی که او خود را در آن گرفتار کرده، به این سادگی قابل برگشت نیست؛ او یا باید بکشد یا کشته شود...

خانواده‌ ای آمریکایی به نام‌ های دکتر بن مککنا (جیمز استوارت)، همسرش جو (دوریس دی) و پسرشان هنک (کریستوفر اولسن) برای گذراندن تعطیلات خود به مراکش می‌روند. در پی درگیری که بین آن‌ها و یکی از اهالی مراکش در اتوبوسی رخ می‌دهد؛ با مردی به نام لوییس برنارد آشنا می‌شوند که به آن‌ها کمک می‌کند. لوییس برنارد که مردی فرانسوی است آن‌ها را برای صرف شام در رستورانی دعوت می‌کند. در همان شب بن و جو در رستوران با زوج دریتون آشنا می‌شوند که برای گذران تعطیلات به مراکش آمده‌اند. روز بعد در حالی که این دو زوج در بازاری مشغول گردش هستند، چاقو خوردن مردی با لباس محلی را مشاهده می‌کنند که معلوم می‌شود لوییس برنارد است. برنارد لحظاتی پیش از مرگش اطلاعاتی در گوش بن نجوا می‌کند به این مضمون که فردی بزودی در لندن ترور خواهد شد. دریتون‌ها با هدف تهدید بن به سکوت، هنک را که برای رساندن به هتل به آن‌ها سپرده شده بود را می‌دزدند. در این هنگام بن و جو برای پیدا کردن هنک به لندن می‌روند و در آنجا آگاه می‌شوند که فرد مورد نظر برنارد، نخست وزیر یکی از کشورهای اروپایی است که قرار است در سالن رویال آلبرت هال لندن ترور شود. در شب حادثه جو با تشخیص به موقع لحظه‌ای که قاتل قصد شلیک کردن می‌کند، با جیغ کشیدن مانع تیراندازی دقیق تیرانداز می‌شود و نخست وزیر نجات می‌یابد. در این میان مشخص می‌شود که عامل گرداننده ترور، سفیر همان کشوری است که نخست وزیر آن در حال بازدید از لندن است. دریتون‌ها هنک را به سفارت این کشور ( که از نام آن فقط حرف A دیده می‌شود) منتقل می‌کنند که توسط یکی از کارکنان سفارت به پلیس اطلاع داده می‌شود. بن و جو به دعوت نخست وزیر (برای قدردانی) و در نهان برای پیدا کردن هنک به سفارت رفته و هنک را که توسط دریتون‌ها نگهداری می‌شود نجات می‌دهند.

فراز و فرود جوانی فیلادلفیایی؛ با بالا رفتن او از نردبان اجتماعی فیلادلفیا، وی با چندین چالش اخلاقی و عاطفی روبرو می شود. مهارت های شخصی و حرفه ای او آزمایش می شود و او نیز تلاش می کند تا بر این چالش ها پیروز شود ...