بایگانی‌ها دانلود فیلم ایرانی قدیمی - مستر موویز | دانلود فیلم و سریال

در یک سالن بیلیارد چند بازیگر حرفه‌ای به بازی مشغولند.علی خوشدست (سعید راد) و سه برادر: اکبر (عنایت‌الله بخشی)، حسن (حسن زارعی) و نبی (محمد اسکندری) و چند نفر دیگر سرگرم بازی هستند و بر بازی نظارت دارند. سه برادر در آخرین دور بازی به علی خوشدست می‌بازند. آن‌ها از پرداخت پول باخته خودداری می‌کنند. بین علی و دوستش رضا (نریمان شیری‌فرد) از یک‌سو و سه برادر نزاع درمی‌گیرد. علی ناخواسته مرتکب قتل حسن می‌شود و دوستش پا به‌فرار می‌گذارد. خود او نیز می‌گریزد و دو برادر مقتول در تعقیب او در کوچه پس‌کوچه‌ها، زباله‌دانی‌ها و خرابه‌های ویران شهر روان می‌شوند...

شهرزاد با تصمیم مادرخوانده اش فرنگیس با جشن با هرمز مخالفت می کند، و با رها کردن ثروتی که پدرش برای او به ارث گذاشته از خانه می گریزد و به فریدون که کافه ای را اداره می کند، پناه می برد. او بچه ای به دنیا می آورد و فریدون به دلیل وابستگی شهرزاد به فرزندش قصد دارد از او سوء استفاده کند. شهرزاد می گریزد و بچه اش را در اتومبیل پولاد می گذارد، که با دوستش حبیب جوشی زندگی می کند. شهرزاد سر راه نادیا قرار می گیرد که به عنوان خواننده او را در کافه ی رضا به کار می گمارد. پولاد او را پناه می دهد و فریدون و رضا برای کشاندن پای شهرزاد به کاباره اتومبیل پولاد را می ربایند.

مرد جوانی شیفته ی دختری می شود. دختر متعلق به خانواده ی بسیار دارا است. او حاضر می شود که علیرغم مخالفت پدرش با مرد جوان ازدواج کند. پس از یک سلسله حوادث مرد جوان در جریان سرقت الماس گرفتار می شود اما با فداکاری دوستش در جریان محاکمه، آزاد شده و نزد خانواده اش باز می گردد.

دزد جوانی که قصد سرقت کلکسیون دختر ثروتمندی را دارد، عاشق او می شود و اجازه نمی دهد که همدست او کلکسیون را برباید. پس از یک سلسله ماجرا سرانجام دختر، دزد جوان را بر مرد دیگری که خواستگارش است ترجیح داده و با او ازدواج می کند.

فاطی (فروزان) از زادگاهش به تهران می رود. کدخدا و مادرش به او نشانی خان سردار (حبیب الله بلور) را داده اند. شمس الله ظفر (رضا بیک ایمانوردی)، راننده ی خان سردار، فاطی را به خانه ی سردار می رساند. سردار اصرار دارد که پسرش پرویز (امیرفخرالدین) با دختری به نام عشرت (مرسده کامیاب) ازدواج کند. پرویز که وقتش را به قمار می گذارند توسط پدرش از خانه رانده می شود. شمس الله برای پابند کردن پرویز به خانه و زندگی، فاطی را با قیافه ی مبدل، سر راه او قرار می دهد. وقتی پرویز به فاطی علاقمند می شود عشرت که می داند فاطی دختر فقیری است موضوع را برملا می کند. شمس الله توضیح می دهد که هدف آنها نجات پرویز بوده است. روز بعد پرویز به دنبال فاطی می رود و به رغم مخالفت پدرش، که برای منصرف کردن پرویز به فاطی تهمت دزدی می زند، با او ازدواج می کند.

علی (مرتضی عقیلی)، که در کاباره‌ها عکاسی می‌کند، و با دختر خاله اش (شهناز تهرانی) قرار ازدواج گذاشته، پس از آشنائی با باربارا (ژوستن)، رقاصهٔ کاباره، که با گروهی فرنگی برای اجرای برنامه به ایران آمده‌اند، دختر خاله اش را فراموش می‌کند و تمام اوقاتش را با باربارا می‌گذراند…

ورود مستخدمه اي زيبا و طناز آرامش خانه را به هم مي ريزد. مستخدم، آشپز و آقاي خانه در هر شرايطي كوشش مي كنند كه نظر دخترك را جلب كنند و در اين بين مستخدم جوان و خوش مشرب خانواده نظر دختر را بيشتر از سايرين جلب مي كند اما آقاي خانه براي او رقيب سرسختي است. او به دفعات سعي مي كند به دختر نزديك شود ولي با تدابير مستخدم جوان و يك سلسله حوادث مضحك آقا پيش از آنكه به خاطر اين هوس گرفتار خشم همسرش شود، خود ترتيب وصلت مستخدم و مستخدمه اش را مي دهد.