بایگانی‌ها 1354 - مستر موویز | دانلود فیلم و سریال

جوانی مشهور به ممل آمریکایی هدفش سفر به آمریکا است. ممل دوستی دارد که از آمریکا برایش نامه می نویسد و او را به رفتن به آمریکا تشویق می کند. ممل با دزدیدن قالپاق اتومبیل و فروش آنها به یک ارمنی به نام سرکیس روزگار می گذراند. او به کمک سرکیس گذرنامه می گیرد؛ اما...

سرگروهبان احمد صالحي و گروهبان گيلاني در يك دهكده ي جنوبي با قاچاقچيان مبارزه مي كنند. ملوسياه، دوست قديمي سرگروهبان صالحي، درخدمت قاچاقچي سابقه داري به نام جاسم است. ملوسياه به سرگروهبان قول مي دهد كه از كارهاي خلاف دوري كند. سرگروهبان صالحي با دختري كولي به نام ساراآشنا مي شود و با او قرار ازدواج مي گذارد. افراد جاسم، كه سرگروهبان را مانع كار خود مي بينند، او را به شدت مصدوم مي كنند، و ملوسياه براي كمك به سرگروهبان وانمود مي كند كه حاضر به همكاري با آنها است. او يك محموله ي قاچاق را به مقصد مي رساند و انبار محل اختفاي اجناس قاچاق جاسم را مي يابد، و به كمك سرگروهبان صالحي جاسم و افرادش را به دام مي اندازد. ملوسياه سراغ كار شرافتمندانه اي مي رود و سرگروهبان صالحي با سارا زندگي مشتركي را آغاز مي كند.

دو برادر، به نام های مصطفی (بهمن مفید) و مهدی (مرتضی عقیلی)، خواهرشان مریم (مستانه جزایری) را به عقد حسن (مهدی فخیم زاده) در می آورند؛ اما مریم به هاشم (ذکریا هاشمی) علاقمند است. او، به دروغ، می گوید که باکره نیست، و سپس به خانه ی زهرا (پروین سلیمانی)، مادر هاشم، می گریزد. مصطفی طلاق او را از حسن می گیرد و در صدد قتل خواهرش برمی آید. هاشم با زن معروفه ای به نام پوری (شهناز تهرانی) از سفر بازمی گردد.

امیر (سعید راد) جوانی را هنگام سرقت از خانه اش به قتل می رساند. تقی (بهمن مفید)، پدر جوان در صدد انتقام برمی آید و...

نزديک به دو قرن پيش، پس از تار و مار شدن قشونی در نبرد، باقی مانده ی سپاه پراكنده می شوند و يک زنبورک چی (پرويز صياد) می گريزد. او به دست چند راهزن اسير می شود. راهزن ها از زنبورک چی می خواهند كه آنها را در جنگ با ارباب ياری كند. او يک گلوله توپ به قلعه ی اربابی و به نفع راهزن ها شليک می كند و...

حبیب الله خان (نعمت الله گرجی) و دخترش ملیحه (آتوسا) به امیر (منوچهر وثوق) از دست برادرزاده اش هاشم (یدالله شیراندامی) گلایه می کنند. هاشم دوست صمیمی امیر است و ازدواجش با ملیحه را به تعویق می اندازد. امیر، که با آذر (ثریا حکمت) قرار ازدواج گذاشته، راننده ی یک شرکت معدن کار است، و در پایان ماه حقوق کارگران را به معدن می برد، اما محمد (جلال پیشوائیان) و اکبر (اکبر اصفهانی)، از همدستان هاشم، در بین راه، پول را سرقت می کنند و باعث مرگ حساب دار شرکت می شوند. امیر به اصفهان می گریزد و از هاشم کمک می طلبد…

مرد جوان تنهایی (پرویز فنی زاده) در اتاقش روی جلد قلمدان نقاشی می‌کند. عمویش وارد اتاق او می‌شود. وقتی مرد جوان می‌خواهد برای عمویش شراب بیاورد از پنجره اتاق زنی (نوین قیاسی) را زیر سایه درخت می‌بیند که ...

نوروزخان (نصرت الله کریمی) با همسرش (شهلا ریاحی)، پسرش همایون (شهیار قنبری)، و عروس اش فرنگیس و دخترش نازی (ژاله سام) در خانه ی اجدادی خود زندگی می کند. فرزندانش او را وادار می کنند که خانه را بفروشد و با خرید قطعه زمینی آپارتمانی چند طبقه بنا کند. او که حقوق بگیر اداره است به افلاس می افتد. فریدون، نامزد نازی، برای کمک به ‌آنها انگشتر برلیان مادرش (جمیله شیخی) را می رباید و و به سی هزار تومان می فروشد.

سیامک (فرزان دلجو) دزد دون پایه ای است که برای عباس خال کوب (جلال پیشوائیان) کار می کند. سیامک با دوست قماربازش تقی (شهرام شب پره) در یک اتاق اجاره ای زندگی می کنند.روزی سیامک در اتوبوس کیف مردی را می زند، و رضا (گوگوش) که کف زن است کیف را از او می دزدد و پس از آن با هم آشنا می شوند. رضا بیمار است و سیامک او را به خانه ی خودش می برد...

امیر (ناصر ملک مطیعی) پس از شش سال حبس و تبعید آزاد می شود و سراغ خواننده ای به نام مینا (ژاله کریمی) می رود که از او فرزندی به نام مهرداد دارد. امیر با مینا ازدواج می کند و برای پیداکردن کار تلاش می کند. برادرش جمشید (علی زندی) دو تن از افرادش را می گمارد تا با اتومبیلی شبیه اتومبیل امیر و اسلحه های شبیه سلاحی که امیر شش سال پیش با آن مرتکب قتل شده است، فرزند جواهر فروشی را به قتل برسانند و جواهرهایش را بربایند و...