بایگانی‌ها مرجع کامل فیلم های ایرانی قدیمی - صفحه 18 از 65 - مستر موویز | دانلود فیلم و سریال

امير دبيرزاده برای ازدواج با دخترخاله اش، محبوبه به رامسر می رود. خاله و دخترش برای چند روزی به سفر رفته اند. دبيرزاده منظر آنها می ماند. شهرزاد خواننده كازينو رامسر دنبال هم صحبتی نجيب می گردد و دبيرزاده را كه دائم سرش به كتاب است برای اين منظور انتخاب می كند و…

«ناكس دارسی» ناگهان وارد يكی از دهات ايران می شود. هدف او به دست آوردن امتياز استخراج نفت است. اهالی از او استقبال درخشانی نمی كنند، بنابراين سعی دارسی به تغيير دادن عقايد و سنت های اهالی صرف می شود. او با همياری دستيارانش دختری به نام «سيندرلا» را وارد ده می كند. با ورود سيندرلا محصولات و مصنوعات غرب هم وارد ده می شود: مثل كوكاكولا، راديو و تلويزيون. در اين ده تنها يک نفر به مقابله با اين پديده ها به پا می خيزد و او پير ده است. به مرور زمان اهالی لهجه و زبان خود را از دست می دهند و به انگليسی تكلم می كنند. با تمام اين اوصاف ناكس دارسی هنوز اطمينان كامل به عقد قرارداد جهت استخراج نفت ندارد. در اين بين تجاوزی به سيندرلا صورت می گيرد و اين قضيه باعث می شود تا دارسی بتواند مستمسكی داشته باشد تا از اهالی ده ادعای خسارت كند. تاوان اين خسارت هم استخراج و اكتشاف نفت است. پير ده، در اين ميان، تنها كسی است كه كوشش دارد اهالی را نسبت به اصالت هايشان آگاه كند. اما اهالی آنچنان جذب زرق و برق های وارداتی شده اند كه اين مسئله را فراموش می كنند. در انتها تجاوز به سيندرلا و توهينی كه از طرف ناكس دارسی به اهالی می شود باعث هوشياری مردم می شود و...

مردی که بر اثر سوء تفاهم زنش را سه‌ طلاقه می‌کند به دنبال محللی می‌گردد که با زنش ازدواج کند… (موضوع و محوریت اصلی فیلم نگاهی طنز به احکام رجوع رساله درباره برگشت شوهر به همسر طلاق‌ داده خودش می‌باشد که پس از طلاق سوم زن به همسر سابقش حرام شده و باید با مردی دیگر (محلل یا حلال‌کننده) عقد ازدواج دائم کرده، نزدیکی کند و بنابر احتیاط واجب فرد محلل انزال شود)

سه راننده ی تاكسی كه با هم دوست هستند در برخورد با دوست حادثه زنده ای كوشش می كنند ياريش دهند. يكی از راننده ها كارت دعوت به يک ميهمانی با شكوه را پيدا می كند و با اين هدف كه بتواند بوسيله ای پول معالجه دوستش را زودتر به دست آورد در اين ميهمانی شركت می كند. دختر فقير خياطی نيز كه وضع مشابهی با راننده دارد برای ترقی سريعتر با كارت يک مشتری خياطی در ميهمانی شركت می كند و...

داستان فیلم درباره زندگی زن و مرد جوان روستایی است که زمینی برای فرزند خود قرار است به ارث بگذارند …

تبهكاران برای به دست آوردن فرمول خاصی به اشتباه دانشمندی را می ربايند، در حاليكه صاحب فرمول دانشمند ديگری است. تبهكاران وقتی به اشتباه خود پی می برند، به جستجوی دانشمند اصلی می پردازند. در اين زمان ماموری كه با عنوان ۰۰۰۸ شهرت دارد و وارد داستان می شود و با کارهای خود باعث می شود...

احمد با بازكردن گاو صندق حجره ای كه در آن كار می كند چک ها و سفته های موجود در گاو صندوق را به صاحبانش پس می دهد، احمد از ترس صاحب حجره از شهر خارج مي شود و در بيابان يک چراغ جادو می يابد. همين كه احمد چراغ را روشن می كند غولی ظاهر می شود كه خود را غلام خانه زاد احمد معرفی می كند و...

ملک، كه با همسرش زرين تاج و دختر معتادش فريبا زندگی می كند، در آستانه ی ورشكستگی است. او قرار گذشته تا دخترش را به عقد سهراب، فرزند كمال، در آورد؛ اما اعتياد دختر مانع است. ملک به توصيه ی پزشک دخترش را در بيمارستان بستری می كند و...

احمد برادرش حسین را مامور حمل محموله ی قاچاق می کند و سپس موضوع را به استوار رضایی زاده اطلاع می دهد. استوار به همراه افرادش و علی، که سرباز وظیفه است، حسین را تعقیب می کنند. حسین به ضرب گلوله ی علی از پا درمی آید، و علی که دچار عذاب وجدان شده است سر مزار حسین می رود و با همسرش مهتاب و پدر حسین مواجه می شود. علی به زادگاهش می رود و پس از دیدار پدر و مادرش با نامزدش روبرو می شود، که قصد دارد به دستور سلیمان محموله ای قاچاق را از حوزه ی استحفاظی استوار رضایی زاده عبور دهد. علی پی به نقشه ی آنها می برد و قاچاقچی ها را به دام می اندازد.

امیرو پسرکی است ساده و سرشار از حرکت، که در حوالی بوشهر زندگی می کند. او آن قدر افسار گسیخته است که همیشه یک پای دعوای همسن و سال های خودش است. عبدالله نوجوانی است که پدرش، برای آنکه او را به ختنه کردن راضی کند، یک ساز دهنی به او می دهد و...