مستر موویز | دانلود فیلم و سریال

یک کوتوله خیلی شرور بنام باوا سینگ (شاهرخ خان)، عاشق دختری معلول (انوشکا شارما) می شود ولی روز ازدواج او را ترک می کند و فرار می کند و با یک سوپر استار بنام بابیتا (کاترینا کایف) آشنا می شود و…

«حاجی جبار» مرد پولداری است كه به دليل خست فراوان مورد سرزنش خانواده است. حاجی برای به دست آوردن پول بيشتر قصد دارد دخترش «پروين» را به پيرمردی پولدار شوهر دهد و هيچ توجهی به علاقه ی بين پروين و پسر عمويش ندارد. چنانكه اهميتی براي پسرش «حميد» كه بر اثر بی توجهی در سراشيبی سقوط قرار گرفته قايل نيست. در همين احوال حاجی سلامتيش را از دست می دهد و يک شب در خواب خود را در جهنم می بيند و وقتی بيدار می شود، به خود آمده ثروتش را بين فاميل تقسيم كرده و قسمتی از آن را برای احداث بيمارستان و مدرسه اختصاص می دهد و سپس می ميرد.

فیلم درباره ی آسیب دیدن ماهواره هندی می باشد و گروهی از فضانوردان هندی به فضا فرستاده می شوند تا این مشکل جدی را حل کنند تا ارتباطات جهانی قطع نشوند...

مهدی بلنده (یدالله شیراندامی) با قول ازدواج از نیره (ملوسک) هتک حثیت می‌کند. نیره بارها به خانه ی مهدی مراجعه می‌ کند و برای مادر (مهری ودادیان) و خواهرش فاطی (نوش آفرین) پیغام می‌ گذارد، و وقتی نتیجه‌ ای نمی‌ گیرد و …

بختاور تاجری ثروتمند و بی رحم است که با همه کارگرانش مانند برده رفتار کرده و حقوق کاملی به آنها پرداخت نمی کند.یکی از کارگران بر علیه او بر می خیزد اما در نهایت توسط “بختاور” کشته می شود و…

دكتر حقی و همسرش در تصادف اتومبيل كشته می شوند و فرزند آن ها نادر از اين حادثه جان سالم به در می برد؛ اما قدرت تكلم و شنوايی خود را از دست می دهد. نادر كه سرپناهی ندارد راهی جنگل می شود و مردی شكارچی به نام عبدالله و همسرش جميله از او مراقبت می كنند. بستگان نادر بر سر تقسيم اموال به جامانده از والدينش كش مكش دارند؛ اما صادق خان، كه انسان خوش نيتی است، مانع می شود. عبدالله و جميله برای مداوای نادر/خدابخش راهی شهر می شوند، و در جاده به دام اكبر و غلام می افتند كه قاچاق چی هروئين هستند و محموله ی خود را در چمدان عبدالله پنهان می كنند...

فرهاد (منوچهر وثوق) پس از اغفال نازی (شورانگيز طباطبایی)، كه خواننده كاباره است، با زن ديگری به نام پری (شهناز) به شمال سفر می كند. مرد ثروتمندی (محسن مهدوی) عاشق پری است، و فرهاد با همدستی پری مرد را به قتل می رساند و ثروت او را تصاحب می كند. نازی پسری به نام كامی (شهرام ثمينی پور) به دنيا می آورد. روزی، پس از سال ها فرهاد در خانه ی معشوقه ی جديدش با نازی بگو مگو می كند و ناخواسته او را به قتل می رساند. كامی كه شاهد جنايت بوده است ماجرا را به پليس گزارش می دهد؛ اما پليس نشانی از قتل نمی يابد. فرهاد در صدد كشتن كامی برمی آيد، و در آخرين لحظه در می يابد كه كامی پسر خود اوست. سرانجام فرهاد موقع فرار با گلوله ی پليس از پا در می آيد...

سهراب سالاری (بهروز وثوقی) برای کار از آبادان به تهران می‌رود و در کارخانهٔ عمویش مصطفی سالاری (محسن مهدوی) مشغول می‌شود. سهراب با دختری به نام ترانه (نوری کسرایی) آشنا می‌شود. ترانه آبستن است. سرپرست ترانه، اصغر ژیلا (حسن رضیانی) با نقشه سعی دارد سهراب را به عنوان پدر بچه جا بزند تا مخارج وضع حمل ترانه به گردن سهراب بیفتد. سهراب به دختر دوست خانوادگی…

دان (آمیتاب باچان) خلافکار معروف و خطرناکی است که پلیس یازده کشور به دنبال اوست. زمانی که وی متوجه خیانت یکی از افرادش بنام رامش می‌ شود، او و نامزدش را به قتل می‌ رساند. خواهر رامش، روما (زینت امان) برای انتقام برادرش وارد گروه دان می‌ شود. دان پس از یک تعقیب و گریز و درگیری با پلیس به شدت زخمی و در نهایت کشته می‌ شود. بازرس دسیلوا (افتخار) مخفیانه دان را دفن می‌ کند و ویجی (آمیتاب باچان) را که شباهت بسیار زیادی به دان دارد به کار می‌ گیرد تا با نفوذ به گروه دان، سایر افراد او و سرشاخه اصلی گروه را گرفتار سازد. در این مدت روما هم به هویت اصلی ویجی پی می‌ برد. در جریان یک مهمانی پلیس تمام افراد دان را به همراه ویجی دستگیر می‌ کند و بازرس دسیلوا کشته می‌ شود. تنها کسی که می‌ داند ویجی دان نیست. ویجی می‌ کوشد تا بیگناهی اش را ثابت کند ولی ناکام می‌ ماند. او از چنگ پلیس می‌ گریزد تا دفترچه ای را بیابد که نام تمام افراد دان در آن نوشته شده و همچنین در آن ذکر شده که او دان نیست بلکه ویجی است؛ بنابراین بهمراه روما در یک مسیر پر از خطر قدم می‌گذارد و…

نادر (ايرج قادری) بر اثر توطئه ی نامزد (مستانه جزايری) و دوستش (كاظم افرندنيا) دچار سانحه می شود و گذشته ی خود را فراموش می كند. او كه در بيمارستان بستری است از آسايشگاه می گريزد و با بهجت (سپيده)، كه در يكی از روستاهای شمال سپاهی بهداشت است، آشنا می شود. ستوان امجد (بليش)، نامزد بهجت، در تعقيب نادر است، كه گمان می كنند ديوانه ای فراری است...