بایگانی‌ها 1354 - صفحه 2 از 6 - مستر موویز | دانلود فیلم و سریال

مهدی پس از آشنائی با شیرین به او کمک می کند تا عطا را که پدر او را به قتل رسانده و با اسناد جعلی درصدد تصاحب کاباره ای است که به شیرین تعلق دارد، از سر راه او بردارد. برادرش محمود، که در رشته پزشکی تحصیل کرده است، به ایران باز می گردد، و به دختر دایی اش هما که، از کودکی نزد آنها بزرگ شده، علاقمند می شود. آن دو تصمیم به ازدواج دارند. اما مادر مهدی با این استدلال که اول باید پسر بزرگش ازدواج کند با ازدواج محمود مخالفت می کند.

ذبیح (ایرج قادری) و رضا (بهمن مفید) عهد می بندند که از کارهای خلاف دوری کنند. رضا به اقدس (نوری کسرائی) علاقه دارد. رضا در حمایت از ذبیح با چند نفر درگیر می شود و به حبس می افتد. اقدس از مشهد به تهران می آید و به دنبال رضا می گردد. او به خانه عمومی توران خانم (پروین سلیمانی) پناه می برد. ذبیح با دیدن اقدس به او دل می بندد. رضا آزاد می شود و همراه ذبیح به مشهد می رود؛ اما اقدس را نمی یابد. ذبیح با برادران آقاولی (نریمان شیری فرد و محسن آراسته) بر سر اقدس درگیر می شود.

حجت (منوچهر وثوق) با عاطفه دوست است، و قرار گذاشته اند که اگر حجت همسر موردنظر خود را پیدا کرد دوستی شان را قطع کنند. حجت با معصومه (هاله نظری) قرار ازدواج می گذارد، اما قاسم (جلال پیشوائیان)، برای آنکه ازدواج آن دو سر نگیرد، بابت طلبی که از اسماعیل (نعمت الله گرجی)، پدر معصومه، دارد او را به زندان می اندازد. حجت در صدد پرداخت طلب قاسم برمی آید، و قاسم برای بر هم زدن رابطه ی حجت و معصومه تلاش می کند...

مرد پولداری که رئیس شرکت است دختری را اغفال می‌کند و دختر خیال می‌کند که آن مرد می‌خواهد با او ازدواج کند ولی...

علی (رضا بيک ايمانوردی) مباشر دايی اش (احمد قدكچيان) و سرپرست كارخانه ی او است. دختر دايی اش شهلا (پرستو)، كه سبک سر است، به او علاقه دارد و پسر دايی اش ايرج (گرشا رئوفی)، كه دايم الخمر است، به او وابسته است. ايرج شبی در عالم مستی با اتومبيل پيرمردی را زير می گيرد و علی و دايی اش، موقعی كه به عيادت پيرمرد می روند، با دختر او مريم (سپيده) آشنا می شوند و او را به عنوان منشی در كارخانه استخدام می كنند. علی و مريم به هم علاقمند می شوند و شهلا برای دوركردن مريم از علی ايرج را سر راه مريم قرار می دهد. ايرج اعتيادش را ترک می كند، و علی برای خوشبختی او وانمود می كند كه به مريم بی علاقه است. ايرج و مريم ازدواج می كنند؛ اما ايرج كه نسبت به رابطه ی همسرش با علی بدگمان است مريم را مضروب می كند و وقتی او قصد جان علی را دارد، ناغافل با شليک گلوله ای خودش كشته می شود. علی كه در مظان اتهام است، با شهادت شهلا آزاد می شود و با مريم زندگی جديدی را آغاز می كند...

ابی و آقاحسینی پس از آزادی از زندان، وسط تهران از هم جدا می‌شوند. ابی بر اساس وعده «آقا فکری» در زندان، شماره تلفنی را می‌گیرد اما کسی گوشی را برنمی دارد. او پس از پرسه زدن در شهر، دوباره آقاحسینی را در محله‌ای بدنام ملاقات می‌کند و معلوم می‌شود حسینی که قصد رفتن به جنوب را داشته، از تصمیم خود منصرف شده است. ابی و آقاحسینی در یک قهوه‌خانه مستقر می‌شوند که صاحب‌اش آدم کثیفی است…

سید نصرالله، که بیش از هشت سال از عمرش را در زندان گذرانده، پس از آزادی در می یابد که جامعه او را نمی‌ پذیرد…

مهدی (مرتضی عقيلی) كه با مادرش (مهری وداديان) و پدرش اوس حسين (عباس ناظری) زندگی فقيرانه ای دارد، با دختری ثروتمند به نام گل (آيلين ويگن) آشنا می شود كه پدرش حسام خان (خشايار) او را از رفت و آمد با مهدی برحذر می دارد. به رغم مخالفت حسام خان گل از مهدی می خواهد كه او را از پدرش خواستگاری كند. حسام خان و اعضای خانواده ی او مهدی را از خود می رانند و...

عباس ‎آقا (همایون)، جاهل و لوطی محل، با نوچه هایش مورد احترام همه هستند؛ اما جوان خل و چلی به نام زینل (ایرج قادری) برای آنکه سری توی سرها در آورد و گلی (نوری کسرایی)، دختر مرشدحسین، را به خود علاقه مند کند با عباس درگیر می شود. عباس آقا در خلوت زینل را گوش مالی می دهد، و وقتی از نیت او باخبر می شود صورت خود را با چاقو زخمی می کند و از زینل می خواهد که شایع کند او عباس آقا را زخمی کرده است و...

امير (محمدعلی فردين) و رضا سوتی (رضا بيک ايمانوردی) در نواجوانی قرار می گذارند كه بيست سال بعد در يک روز معين با اعلانی در روزنامه يكديگر را ملاقات كنند. روز مقرر رضا در محل حاضر می شود؛ اما امير تأخير مي كند. آن دو بی آنكه از هويت يكديگر اطلاع داشته باشند سر راه هم قرار می گيرند. رضا سوتی دلباخته ی دختر ثروتمندی به نام شيرين (فروزان) است كه با پدرش صاحب الديوان (رضا بيک ايمانوردی) و زن پدرش سيما (طناز) و پسر عموی او بيژن (گرگين راجرز) زندگی می كند و...