دایی جان ناپلئون (۱۳۵۵)
نام یکی از مجموعه های تلویزیونی ایرانی است که قبل از انقلاب ۱۳۵۷ در ایران ساخته و از تلویزیون ملی ایران پخش می شد. این مجموعه تلویزیونی بر اساس رمانی به همین نام اثر نویسنده طنز پرداز معاصر ایرانی ایرج پزشک زاد تهیه و توسط ناصر تقوایی کارگردانی و تولید شد.
پس از انقلاب ۱۳۵۷ سریال دایی جان ناپلئون جزو سریال های ممنوعه تشخیص داده شد و پس از انقلاب هیچ گاه از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش نگردید. محل تصویر برداری این مجموعه خانه امین السلطان بود که به عنوان خانه و باغ اتحادیه شناخته می شود.
این خانه در مهر ماه ۱۳۹۴ توسط سازمان زیباسازی شهر تهران به قیمت ۲۸ میلیارد تومان خریداری و جز دارایی های شهرداری تهران شد و قرار شد کار مرمت آن شروع شود.
بازیگران اصلی
در این مجموعه تلویزیونی بازیگران مطرح سینما و تلویزیون ایران به ایفای نقش می پرداختند. از آن جمله میتوان به بازیگران زیر اشاره نمود:
- سعید کنگرانی در نقش سعید: سعید گوینده داستان، پسر آقاجان و خواهر زاده دایی جان است که در آغاز داستان عاشق لیلی دختر دایی جان ناپلئون میشود. با صدای آرشاک قوکاسیان.
- پرویز صیاد در نقش اسدالله میرزا: او مردی عیاش و خوش گذران است که در وزارت خارجه کار میکند. برای او که نقش اول داستان وی را عمو اسدالله می نامد هیچ چیز دنیا جدی نیست به ویژه نگاه غضب آلود شوهرها وقتی با خانم هایشان شوخی میکند. اسدالله میرزا یک بار ازدواج کردهاست ولی همسرش وی را به خاطر مرد دیگری ترک میکند و از آن زمان اسدالله در صدد اغوای زنان، به خصوص زنان شوهردار بر میآید. هر وقت کسی از او در مورد زنش سؤال میپرسد او به شدت افسرده میشود (در ابتدا نقش به داوود رشیدی پیشنهاد شده بود.) منوچهر اسماعیلی دوبله ی این نقش را انجام داده است.
- غلامحسین نقشینه در نقش دایی جان ناپلئون: او مسن ترین فرد خانواده و نایب (ستوان) سوم بازنشسته قزاق است و باور دارد که در بسیاری از جنگهای بین قوای قزاق و انگلیس در جنوب ایران با انگلیسی ها جنگیده است. او گرفتار بیماری انگلوفوبیا است و شباهت های زیادی بین خود و ناپلئون می بیند. وی به مرور زمان دچار این توهم میشود که امپراتوری بریتانیا، که در آن زمان همراه متفقین به ایران لشکرکشی کرده بود، به خاطر خرده حساب های قدیمی، درصدد از بین بردن او است. در ابتدا این نقش به علی نصیریان پیشنهاد شده بود.
- پرویز فنی زاده در نقش مش قاسم: مش قاسم از اهالی روستای کوچک غیاث آباد و خدمتکار بسیار وفادار دایی جان است. او نیز همچون دایی جان تصور میکند که در جنگ های بسیاری علیه انگلیس شرکت داشته است. در ابتدا این نقش به عزتالله انتظامی پیشنهاد شده بود.
- نصرتالله کریمی در نقش آقاجان: او پدر سعید، راوی داستان است. او از خانواده «الدولهها» و «السلطنهها» نیست بلکه یک دارو ساز تجربی است که قوم و خویش و مشتریهای دواخانه او را «دکتر» صدا می زنند. دایی جان ناپلئون ازدواج خواهرش با یک بازاری معمولی را بزرگ ترین فاجعه تاریخ می دانست. از سوی دیگر، آقاجان بر خلاف دایی جان، ناپلئون بناپارت را ماجراجویی میدانست که اروپا را به خاک و خون کشاند. این دو موضوع موجب اختلاف و درگیری این دو شخصیت از سال ها پیش بود. جنگ اصلی بر اثر یک سوء تفاهم در شب مهمانی شروع میشود. استراتژی آقاجان (نصرت کریمی) در مبارزه با داییجان به تدریج از حالت رو در رو تبدیل به تظاهر به دوستی و از پشت ضربه زدن میشود (با تقلید از استراتژی انگلیس). او همواره سعی میکند با قوت بخشیدن به این توهم دایی جان ناپلئون که انگلیسی ها هنوز با او دشمنی دارند و در صدد کشتنش هستند، دایی جان را تحت فشار روحی و مالیخولیایی قرار دهد.
بازیگران فرعی
- محمدعلی کشاورز در نقش دایی جان سرهنگ: او برادر دایی جان ناپلئون و مردی بسیار ترسو است که در واقع سرهنگ هم نیست! وی یاور (سرگرد) ارتش است ولی در یک مهمانی به حکم ضمنی دایی جان که او را «داداش سرهنگ» صدا کرد همه به مرور عادت کردند او را آقای سرهنگ بنامند. او با درجه سرگردی بازنشسته شد. با صدای احمد رسول زاده
- اسماعیل داورفر در نقش دوستعلی خان: او از خویشاوندان داییجان است و همواره مورد تمسخر سایرین به خصوص اسدالله قرار میگیرد. یک بار به خاطر خیانت به عزیزالسلطنه مورد حمله وی با کارد آشپزخانه قرار گرفت و بار دیگر هنگامی که عزیز فکر میکرد او نادختری اش را حامله کرده است از پشت تیر خورد. وی از عزیز السلطنه به شدت میترسد. با صدای عزتالله مقبلی
- پروین ملکوتی در نقش عزیز السلطنه: وی همسر دوستعلی است و از ازدواج اولش دختری به نام قمر دارد که از لحاظ ذهنی عقب افتاده است و روی او حساسیت زیادی دارد. با صدای خودش
- جهانگیر فروهر در نقش نایب تیمورخان: کارآگاه خیلی جدی و تا حدودی بی ادب، که به قول خودش سیستم بین المللی مچگیری نایب تیمورخان در دنیا نظیر ندارد! با صدای حسین عرفانی
- سوسن مقدم در نقش لیلی: تنها دختر دایی جان که عاشق سعید بود؛ و با وجود نفرت از پوری در آخر به عقد ازدواج او در میآید. با صدای مینو غزنوی
- محمدعلی ورشوچی در نقش آسپیران غیاث آبادی: کارآگاه معتادی که با قمر ازدواج کرد. همچنین او دستیار نایب تیمور خان است.
- محمود لطفی در نقش شیر علی قصاب: قصابی بسیار تنومند و ترسناک و کمی تندخو بود که در واقع آدم شروری نبود اما نسبت به همسرش خیلی حساس بود. البته زن او نیز با اهل محل رابطه داشت و کسی جرأت نمیکرد که موضوع را به اطلاع شیرعلی برساند. گویا یکبار گردن فاسق زنش را با ساطور قطع کرده بود. با صدای صادق ماهرو
- خیرالله تفرشی آزاد در نقش شمسعلی میرزا آقا شازده: برادر بزرگتر اسدالله و مستنطق عدلیه که بنا به دلایل نامعلوم منتظر خدمت شدهاست. با صدای مهدی آریننژاد
- مینو ابریشمی در نقش طاهره، زن شیرعلی: همسر شیرعلی که با اسدالله و دوستعلی رابطه نامشروع داشت. با صدای شهلا ناظریان
- بهمن زرینپور در نقش پوری آقا، «پوری فش فشو»: پوری پسر خنگ و بچه ننه اما تحصیلکرده ی دایی جان سرهنگ است که همیشه مورد تمسخر سایرین قرار میگیرد. او نیز همچون سعید عاشق لیلی بود. با صدای حسین معمارزاده
- میر احمد ایروانلو در نقش دکتر ناصر الحکما: پزشک پیری که از دوستان خانوادگی دایی جان به شمار میآید و سه بار ازدواج کرده است.
- پروین سلیمانی در نقش مادر آسپیران غیاث آبادی: زنی حساس روی آسپیران و زشت. با صدای اصغر افضلی!
- مستانه جزایری در نقش اختر خواهر آسپیران: دوست دختر اصغر دیزل. با صدای زهره شکوفنده
- علی اکبر مهدوی فر در نقش عکاس دورهگرد و اردواس ارمنی که داییجان به او تهمت جاسوس بودن زد.
- سهیلا ملکی در نقش زن داییجان سرهنگ.
- روحالله مفیدی در نقش آسید ابوالقاسم واعظ
- نریمان شیری فرد در نقش اصغر دیزل: دوست پسر اختر خواهر آسپیران
- گریل سینگ در نقش سردار مهارت خان مستاجر هندی آقاجان که به پیشنهاد اسدالله میرزا، آقاجان خانهاش را به او اجاره داده است.
- کوریال سینگ در نقش سردار مهارت خان (در برخی قسمتها)
- مهری ودادیان در نقش همسر آقاجان (مادر سعید) که از طرف دایی جان مجبور شد بین آقاجان و خانواده یکی را انتخاب کند. با صدای سیمین سرکوب
- کارمن زکی در نقش فرخ لقا: زن شوم و بد قدمی که از هر دری وارد میشود یک خبر شوم وارد آن خانه میشود. با صدای نیره معاون
- زری زندپور در نقش قمر: دختر عقب افتاده و پرخور عزیزالسلطنه که بعدها همسر آسپیران غیاث آبادی میشود.
- کیومرث ملک مطیعی در نقش معلم سعید
- کامران ملک مطیعی همکلاسی سعید.
صداپیشگان
- هوشنگ لطیف پور (راوی)
- غلامحسین نقشینه بهجای خودش در نقش دایی جان ناپلئون
- پرویز فنیزاده به جای خودش در نقش مَش قاسم
- ناصر طهماسب به جای نصرت کریمی در نقش آقاجان
- منوچهر اسماعیلی به جای پرویز صیاد در نقش شازده اسدالله میرزا
- آرشاک قوکاسیان به جای سعید کنگرانی در نقش سعید
- احمد رسولزاده به جای محمدعلی کشاورز در نقش دایی جان سرهنگ
- حسین معمارزاده به جای بهمن زرین پور در نقش پوری فشفشو
- عزت الله مقبلی به جای اسماعیل داورفر در نقش دوستعلی خان
- پروین ملکوتی به جای خودش در نقش عزیزالسلطنه
- حسین عرفانی به جای جهانگیر فروهر در نقش نایب تیمورخان
- صادق ماهرو به جای محمود لطفی در نقش شیرعلی قصاب
- شهلا ناظریان به جای مینو ابریشمی در نقش طاهره
- محمد ورشوچی به جای خودش در نقش آسپیران غیاث آبادی
- اصغر افضلی! بهجای پروین سلیمانی در نقش مادر آسپیران غیاث آبادی
- زهره شکوفنده به جای مستانه جزایری در نقش اختر
- سیمین سرکوب به جای مهری ودادیان در نقش شاجون
- مینو غزنوی به جای سوسن مقدم در نقش لیلی
- مهدی آرین نژاد به جای خیرالله تفرشی آزاد در نقش شمسعلی میرزا
- محمدباقر توکلی به جای میر احمد ایروانلو در نقش دکتر ناصر الحکما
- ناصر طهماسب به جای گربل سینگ در نقش سردار مهارت خان
- ناصر طهماسب به جای آرمینه در نقش سردار اشتیاق خان
- نیره معاون به جای کارمن زکی در نقش فرخ لقا
- فاطمه فرخنده مآل به جای زری زندپور در نقش قمر
- اکبر دودکار و روحالله مفیدی به جای خودشان به ترتیب در نقش های نوکر و واعظ
- به جای نریمان شیریفرد در نقش «اصغر دیزل»
***
عوامل فیلم
- نویسنده، تهیه کننده و کارگردان: ناصر تقوایی
- فیلم برداری: علیرضا زرین دست
- سرپرست گویندگان: احمد رسول زاده
- راوی فیلم: هوشنگ لطیفپور
- صدا: مصطفی مصطفی زاده
- پیوند تصویر و صدا: عباس گنجوی
- برنامه ریز و مدیر تدارکات: مهوش شیخ الاسلامی
راوی: هوشنگ لطیف پور
آهنگساز: شیدا قره چه داغی
تهیه کننده ی اجرایی: ناصر تقوایی، محسن تقوایی
تدوین گر: عباس گنجوی
مکان: خیابان لاله زار تهران
***
چند روایت از «دایی جان ناپلئون» تقوایی- نصرت کریمی
۱- در تاریخ اول مرداد ۱۳۵۴، ناصر تقوایی طی تماس تلفنی به من اظهار داشت: «تا چند روز دیگر باید کلید دوربینی را بزنم. آقایان انتظامی و نصیریان، برای دو نقش اول دایی جان و آقاجان در نظر گرفته شده بودند، ولی به علت شرکت در چند فیلم، نمیتوانند به مدت پنج ماه، اوقات خود را به طور تمام وقت در اختیار من بگذارند. دستم توی حناست: آیا تو فرصت داری یکی از این نقش ها را به عهده بگیری؟» من در آن زمان، فیلم «خانه خراب» را به پایان رسانده بودم و مشغول نوشتن فیلمنامه سریال «خسرو میرزای دوم» بودم. بنابراین میتوانستم ضمن نوشتن فیلمنامه، با ناصر تقوایی هم کار کنم. با پیشنهادش موافقت کردم و همان دم، مرا به دفتر کارش که در محل فیلمبرداری بود دعوت کرد. او نقش «آقاجان» را برای من در نظر گرفته بود. من دوست داشتم نقش «مش قاسم» را بازی کنم، اما ناصر گفت آن نقش را به فنیزاده داده است. همان روز قراردادی به مدت پنج ماه، از قرار ماهی ده هزار تومان با من منعقد شد، که بعدا یک ماه دیگر تمدید شد: چون فیلمبرداری این سریال شش ماه طول کشید.
تقوایی که در جست و جوی یافتن هنر پیشه ای برای ایفای نقش دایی جان بود، در این مورد دوستانه با من صحبت کرد. گفتم بازیگران استخواندار و با تجربه ای وجود دارند که من از جوانی که وارد تئاتر شدم آن ها را میشناسم. این بازیگران کار کشته که در دهه بیست در اوج شهرت بودند، سال ها است که از کار تئاتر، خود را کنار کشیدهاند. عده ای را نام بردم مثلِ گرمسیری، تفرشی، آزاد، نقشینه، ایروانلو، مجید محسنی، وثوق و دیگران. با توافق تقوایی، بلافاصله با عدهای از بازیگران قدیمی تماس تلفنی گرفتم و کسانی که دعوت به همکاری را اجابت کردند به دفتر تقوایی آمدند و هر کدام نقش های برجسته ای را در این سریال به عهده گرفتند. وقتی نقشینه وارد دفتر شد، تقوایی در همان برخورد اول گفت: «این دایی جان ناپلئون است!» نقش شمس علی میرزا را به مرحوم تفرشی آزاد محول کرد. نقش ناظمالحکما را به مرحوم ایروانلو داد.
۲- اگر تمام خانه های اعیانی و قدیمی تهران را از نظر بگذرانیم، خانه ای مناسب تر از این خانه برای فضای دایی جان ناپلئون، گمان نمیکنم یافت شود. یک فضای سیزده هزار متری، که یک در ورودی از لالهزار در کوچه بن بست سینما ملی دارد و در دیگرش از خیابان فردوسی، در کوچه بنبست سیرک است. در این باغ متروک، شش واحد مسکونی وجود دارد که ساکنین آن در عین اینکه با هم فامیل هستند، به علت اختلاف سلیقه فرهنگی و عقیدتی، با هم مخالف هستند. این محل، خانه اتابک اعظم بوده است که بعدا به اتحادیه فروخته شده و پس از فوت اتحادیه به ورثه او رسیده است. تالار بنای اصلی که در زمان اتابک ساخته شده و گویا کتابخانه اتابک بوده است، همان اتاق پذیرایی دایی جان است. بنای اصلی به سبک معماری اواخر سلطنت ناصرالدین شاه است. بعضی از خانه ها به سبک معماری زمان احمدشاه و برخی به سبک معماری زمان رضاشاه است. ساکنین این خانه ها که ورثه دست چندم اتحادیه هستند و روابط خوشی با هم ندارند، فقط به مرمت و نظافت خانه خود می پردازند و توجهی به فضای عمومی این مجموعه، طی سالیان نداشته اند: لذا فضای عمومی به شکل باغ مخروبه ای به نظر می رسید. شنیدم که تلویزیون برای مرمت فضای عمومی و نمای ساختمان ها، در حدود یک صد و پنجاه هزار تومان هزینه کرده است. این مبلغ در آن زمان، برابر قیمت یک آپارتمان صد و پنجاه متری در شمال شهر بود.
۳- در اینکه سریال دایی جان، بهترین سریالی است که تابه حال در ایران ساخته شده، همگان متفق القول هستند. بنابراین، اثبات آن بحثی نمیطلبد. عواملی که در موفقیت چشمگیر این سریال سهیم هستند، به ترتیب اهمیت، به قرار زیر است:
مهمترین عامل، سهم مولف کتاب دایی جان ناپلئون، آقای ایرج پزشک زاد است. به گمان من، این اثر، نخستین و بهترین رمان طنزآمیز تاریخ ادبیات ایران است. این نویسنده، داستانهای طنزآمیز دیگری – مثل ادب مرد به ز دولت او، ماشاالله خان در دربار هارون الرشید و… – نیز تالیف کرده است. اما دایی جان ناپلئون از نظر کیفیت ادبی طنزآمیز، چندین سر و گردن از سایر آثار او بالاتر است. کتاب دایی جان، حتی به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر شده است و در امریکا و اروپا، مورد استقبال قرار گرفته است. در این کتاب، شخصیت پردازی و روابط آدم ها و فضاسازی، بسیار ملموس و از نظر روان شناختی، بسیار عمیق است. پنداری نویسنده با شخصیت های این رمان، سالها زندگی کرده و خصوصیات اخلاقی آن ها را از بیخ و بن میشناسد. گویی راوی داستان (سعید) کسی جز خود نویسنده نیست و دیگران، اقوام و معاشرین خانوادگی او هستند. وقایعی که در داستان میگذرد را انگار نویسنده با گوشت و پوست خود لمس و عمیقا احساس کرده است. نویسنده، احساس های واقعی خویش را با توان استعداد ذاتی طنزپردازی پیوند زده و این اثر ادبی طنزآمیز منحصر به فرد را به وجود آورده است. دومین عامل موفقیت این سریال، آقای ناصر تقوایی، کارگردان هنرمند و آشنا به تکنیک و زبان سینما است. تقوایی با برگردان این رمان به فیلمنامه، کارگردانی خلاق و هنرمندانه، تمام وقایع و شخصیت های داستان را درخشان تر از رمان ارائه داده است. من در مدت شش ماه فیلمبرداری، از نزدیک شاهد فعالیت و خلاقیت او بودم که با وسواس، دلسوزی، عشق عمیق و ایثارگرانه کار میکرد. تقوایی در بازی گرفتن از بازیگران، کار با دوربین و بیان سینمایی این اثر ادبی، تسلط داشت. با وجودی که از من خواسته بود اگر چیزی به ذهنم میرسد با او در میان گذارم، من در جریان فیلمبرداری اصلا فراموش کردم که به غیر از بازیگر، سناریست و کارگردان هم هستم، و با تمام وجود فقط مثل یک بازیگر، خود را در اختیار کارگردان گذاشته بودم. رهنمودهای تقوایی را به دقت گوش میکردم و در حد اعلای توان به اجرا میگذاشتم.
در این سریال تهیه کننده و کارگردان، یک نفر بود: ناصر تقوایی. وقتی منبع مالی در اختیار کارگردان خلاق و هنرمند قرار گیرد، او میداند کجا میتواند بدون اینکه به کیفیت کار لطمه وارد شود صرفه جویی کند و در کدام صحنه ها ضرورت دارد سر کیسه را شل کند تا کیفیت کار به حد اعلا برسد و ضمنا از حیف و میل و سوء استفاده های مالی هم جلوگیری شود. تقوایی برای مرمت فضای عمومی آن محوطه سیزده هزار متری و اجاره اشیای آنتیک به اندازه کرایه شش ماهه آن محل هزینه کرد. اگر بودجه در دست یک تهیهکننده بود، برای سود بردن بیشتر، در این مورد آنقدر صرفه جویی میکرد تا به کیفیت فضای داستان لطمه جبران ناپذیر میخورد. عامل دیگر، شرکت بازیگران کار کشته ای است که به طور اتفاقی در آن مدت شش ماه، اشتغال دیگری نداشته و تمام وقت در اختیار کارگردان بودند. البته در اواخر کار، غرغرهای بعضی از همکاران شنیده میشد. من به عنوان ریش سفید به کمک ناصر شتافتم و با یک سخنرانی مختصر، برای همه توضیح دادم که اگر این سریال موفق شود و گل کند افتخارش متعلق به همه ما خواهد بود: بنابراین به مصلحت همه ما است که تا پایان کار با آقای تقوایی، همکاری صمیمانه داشته باشیم. یکی از همکارانی که در موفقیت سریال دایی جان موثر بود، خانم شیخ الاسلامی مدیر تدارکات بود. او بسیار فعال، دلسوز، با انضباط و دارای وجدان کار حرفه ای بود. خانم شیخ الاسلامی بدون سروصدا، تمام کار های تدارکاتی را ردیف میکرد. مدیریت منضبط و درست، موجب سلامت محیط کار شده بود. در چنین محیطی، تمام بازیگران، کادر فنی، دستیاران و حتی سیاهی لشکرها، با عشق و علاقه، همکاری میکردند. کار از هفت صبح شروع میشد و نیمه شب به پایان میرسید، اما کسی احساس کسالت نمیکرد. کارگردان سریال، چون خود مقاطعه کار بود، با دست و دلبازی به مرمت آن مجموعه به هم ریخته همت گماشت و بودجه قابل ملاحظه ای به اجاره اشیای عتیقه اختصاص داد، که در بالا بردن کیفیت فضای سریال موثر بود. اما نباید تصور کرد اگر هر کس دیگری چنین کند، سریالی در سطح دایی جان ناپلئون به وجود خواهد آمد. عمده ترین عوامل در موفقیت این سریال، متن اصلی کتاب، تقوایی به عنوان کارگردان خلاق و سناریست و بازیگران کار کشته هنرمند بودند. بازیگرانی که علاقهمند به کیفیت کار بودند. آنها حتی با دستمزد کمتری با تقوایی همکاری کردند.
نگارنده به عنوان کسی که بیش از نیم قرن در هنر نمایشی ایران فعال بوده است، به خود اجازه این پیشگویی را می دهد: سریال دایی جان ناپلئون که بهترین سریال تلویزیونی ایران تا این زمان است، قرن ها برای نسل های آینده قابل تماشا خواهد بود و مورد تحسین قرار خواهد گرفت. این سریال از نظر روان شناختی، جامعه شناختی و هنر نمایشی، یکی از ماندگارترین آثار خواهد بود. علاوه بر همه این ها، فضا و اجتماع قبل و بعد از شهریور ۱۳۲۰ را به طور ملموسی به تماشاگر نشان می دهد. دایی جان نماد تفکر فئودالی و آقاجان نماد تفکر تجدد طلبی دوران پهلوی هستند. به ویژه تجدد طلبی ای که مظاهر اجتماعی غرب را به طور سطحی و با زور نظامیان به جامعه ایران تحمیل کرده بود، بدون توجه به تفکر فلسفی دوران رنسانس که زیربنای تمدن مدرن غرب است، یعنی بسنده کردن به تعویض لباس و کشف حجاب که ظواهر تمدن مدرن غرب است، در این سریال به خوبی به نمایش درآمده است. بهترین نماد این کپی برداری از مظاهر تمدن غرب، شخصیت اسدالله میرزاست. نقشهای کوچک این سریال را بازیگران با استعداد تئاترهای لالهزاری، مثل ورشوچی، دودکار و پروین سلیمانی به عهده داشتند که نقشهای خود را به طور چشمگیری خوب بازی کردند.
۴- خاطره ای که هیچ گاه فراموش نمیکنم در ارتباط با زنده یاد فنیزاده است. با عدهای از بازیگران که کار نداشتند، در گوشهای از باغ استراحت میکردیم. فیلمبرداری در گوشه دیگری از محوطه در جریان بود. فنیزاده با لباس و گریم (مش قاسم)، تقلید رقاصه های نمایش روحوضی در عروسی ها را در میآورد، که ضمن رقص، با جاهل های محله قرار ملاقات میگذارند. او با اطوارهای اغراقآمیز، همه را از خنده روده بر کرده بود. ناگهان دستیار کارگردان از آن گوشه باغ که محل فیلمبرداری بود فریاد زد: «آقای فنیزاده، مش قاسم!» فنیزاده با شنیدن اسم مش قاسم ناگهان حالت چهرهاش عوض شد. کنار لبهایش به طرف چانهاش کشیده شد، چشمان شاد و شنگولش، بیحال و غمانگیز شد و با تمام سلول های وجودش به جلد مش قاسم خزید. کمی قوز درآورد و لخ لخ به طرف محل فیلمبرداری رفت. این تغییر ناگهانی از شخصیت رقاصه روحوضی به شخصیت مش قاسم را در یک آن مشاهده کردم و در دل به او آفرین گفتم. زنده یاد فنیزاده در نقش مش قاسم بازی نمیکرد، ادای شخصی به نام مش قاسم را در نمیآورد، او با تمام سلولهای وجودش در نقش مش قاسم زندگی میکرد. در صحنه ای که دایی جان در آلاچیق نشسته و به مش قاسم که در آستانه در آلاچیق ایستاده فرمان می دهد که طناب دار برای اعدام دزد برپا کند، مش قاسم که همیشه خود را موظف به اجرای فرمان ارباب می پندارد، از اینکه باید جان انسانی را بگیرد گرفتار تنش عصبی شده است. میخواهد وساطت کند شاید دایی جان از سر تقصیر دزد بگذرد، ضمنا دلش به حال محکوم به اعدام میسوزد، در حالی که تمرد از فرمان ارباب را جایز نمیداند و از این بابت احساس گناه دارد چند حالت احساسی متضاد: فرمان بری بیچون و چرا، احساس گناه از تمرد، دلسوزی به حال محکوم و دلهره از اجرای حکم اعدام که باید به دست خودش انجام شود و التماس برای متوقف کردن حکم اعدام. تمام این احساسهای نهان متضاد، در حالت چهره، گفتار و نگاه فنیزاده منعکس بود. من در کنار دوربینی ایستاده بودم و بازی هنرمندانه فنیزاده را تماشا میکردم که به طور حیرتآوری تمام این احساس های متضاد را ارائه میداد. افسوس که در این صحنه، کلوزآپ از چهره فنیزاده گرفته نشد تا تماشاگر هم حالات بغرنج، متضاد و عمیق او را آن طور که بود دریافت کند.
***
سریال دایی جان ناپلئون به همراه فیلم محمد رسول الله برای آماده کردن ذهن انسان ایرانی ساخته شد، تا گذر از مشروطه به الاهیات رهایی بخش و ولایت را بپذیرد.
در این سریال؛ دشمنان انگلیس، کسانی که با انگلیس می جنگند و مشروطه خواهان احمق و نادان شمرده میشوند.
این کتاب و سریال، ساخته و پرداخته شده در هجو رضا شاه بزرگ است.
***
اما اکنون در میابیم که…
کار، کار انگلیس ها ست.
*******
لینک دانلود پیش نمایشِ قسمت یکم
***
لینک دانلود پیش نمایشِ قسمت دوم
***
لینک دانلود پیش نمایشِ قسمت سوم
***
لینک دانلود پیش نمایشِ قسمت چهارم
***
لینک دانلود پیش نمایشِ قسمت پنجم
***
لینک دانلود پیش نمایشِ قسمت ششم
***
لینک دانلود پیش نمایشِ قسمت هفتم
***
لینک دانلود پیش نمایشِ قسمت هشتم
***
لینک دانلود پیش نمایشِ قسمت نهم
***
لینک دانلود پیش نمایشِ قسمت دهم
***
لینک دانلود پیش نمایشِ قسمت یازدهم
***
لینک دانلود پیش نمایشِ قسمت دوازدهم
***
لینک دانلود پیش نمایشِ قسمت سیزدهم
***
لینک دانلود پیش نمایشِ قسمت چهاردهم
***
لینک دانلود پیش نمایشِ قسمت پانزدهم
***
لینک دانلود پیش نمایشِ قسمت شانزدهم
***
دانستنی هایی پیرامون ساخت سریال دایی جان ناپلئون
***
به این پست امتیاز دهید.
دانلود سریال دایی جان ناپلئون محصول سال ۱۳۵۵
4.39 از 28 رای